گابریله مارکوتی
حقیقت این است که یک سالِ پیش پلاتینی نمیخواست کاندیدا شود، چون دوست نداشت واردِ جنگی شود که از پیش محکوم به شکست بود. اما این تصمیم پیش از رسواییِ فیفا و دخالتِ پلیسِ سوئیس و دپارتمانِ عدالتِ آمریکا گرفته شد. جدا از دنیایِ عجیبی که سپ بلاتر در آن زندگی میکند و ممکن است حتی با وجودِ اتفاقاتِ 12 ماهِ گذشته (18 سالِ پیش را کنار بگذارید) بازهم ریاستِ فیفا را از آن خودش کند، حالا دیگر پلاتینی تصمیم به کاندیدا شدن گرفته است. او تا اینجا از حمایتِ 4 تا از 6 رئیسِ کنفدراسیونها برخوردار است که امتیازِ مهمی برایش به حساب میآید.
اما برایِ اینکه نتیجهیِ نهایی را پیشبینی کنیم هنوز خیلی خیلی زود است. ما در جهانی به شدت سیاسی زندگی میکنیم. در خودِ یوفا، روسیه سالهاست مخالفِ پلاتینی بوده و دربارهیِ کنفدراسیونِ فوتبالِ آفریقا هم همه میدانیم که یا باید با عیسی حیاتو همکاریِ نزدیک کنید یا هیچکدام از 56 رایِ آفریقا را نمیگیرید.
کنفدراسیونهایِ آمریکایِ جنوبی و آمریکایِ شمالی و مرکزی با توجه به رسواییهایِ فیفا، احتمالا به سمتِ پلاتینی گرایش پیدا کنند. اما هنوز معلوم نیست چند نفر دیگر در جریانِ تحقیقاتِ فسادِ مالیِ فیفا بازداشت بشوند و این بازداشتهایِ احتمالی چه تاثیری در رایگیریِ آینده بگذراند. 11 رایِ اقیانوسیه هم واقعا معلوم نیست. بلاتر که از آنها به عنوانِ "11 مردِ اوشن"اش نام میبرد، هنوز رویشان تاثیرگذرا است.
در هر صورت چه پلاتینی و چه هرکدامِ دیگر از کاندیداها به ریاستِ فیفا برگزیده شوند، قدمی رو به جلو برایِ این فدراسیون است. میشل پلاتینی از راهِ فوتبالِ ثروتمند نشده و پروندهیِ فسادِ مالی هم ندارد. البته پلاتینی هم باید به سوالاتی پاسخ بدهد و وقتش به زودی خواهد رسید؛ از دلیلِ رای دادنش به میزبانیِ قطر برایِ جامِ جهانیِ 2022 گرفته تا حمایتش از بلاتر قبل از سالِ 2011.
اما هر اتفاقی بیافتد و هر کدام از کاندیداها، چه پلاتینی، چه پرنس علی، چه زیکو و یا حتی داوید ژینولا، انتخاب شوند، تصویرِ عمومی فیفا بهبود پیدا خواهد کرد. اصولا هر کسی غیر از بلاتر. این خبرِ خوب است. اما خبر بد این است که چنین تغییری اصولا تا وقتیِ که ساختارِ درونیِ فیفا عوض نشود، معنیِ زیادی نمیدهد. این تغییر است که بحث و مجادلهیِ انتخاباتی را بالا میبرد. کدام یک از کاندیداها میتوانند زودتر ساختار را تغییر دهند؟