درموت کوریگان
همانطور که انتظار میرفت رئال 90 دقیقه حاکمِ بازی بود، اما دفاعِ منظم و مستحکمِ خیخون، تیمی با مشکلاتِ مالیِ بسیار که در تابستان تنها 3 بازیکنِ قرضی به اسکوداش اضافه کرده، مقابلِ کهکشانیها مقاومت کرد. در این بازی هم مثلِ پیشفصل گرت بیل در پستِ شمارهیِ 10 بازی میکرد و خسه مهاجمِ مرکزی بود و رونالدو در بالِ چپِ همیشگیاش قرار داشت. این سیستم برایِ بالا بردنِ سرعت و حرکتِ تیم طراحی شده بود، اما بیشتر با خودش سردرگمی به همراه داشت (نمونهیِ بارزش وقتی بود که شوت بیل به پشتِ رونالدو خورد). آمادنِ خامس رودریگز و متئو کوواچیچ از رویِ نیمکت هم تغییری در سرنوشت بازی نداد. بعد از بازی رسانههایِ اسپانیا خیلی سریع به این نکته اشاره کردند که رئالِ بنیتز در 5 بازی از 9 بازیِ خودش (با در نظر گرفتنِ بازیهایِ دوستانه) موفق به گل زدن نشده است. استفاده از این مهرهیِ تهاجمی کنارِ هم کارِ سادهای نیست، اما یک تساویِ صفر-صفر در روزِ اولِ لا لیگا شک و تردید دربارهیِ بنیتز را بیش از گذشته میکند.
از سویِ دیگر با اینکه بارسلونا بازیِ اول را مقابلِ بیلبائو 1-0 برد، اما با مصدومیتِ دنی آلوس و سرخیو بوسکتس، تازه مشخص میشود که محرومیتِ استفاده از بازیکنانِ جدید تا ژانویهیِ 2016 چه تاثیرِ مخربی میتواند بر تیمِ انریکه داشته باشد. این مشکل با بردنِ سهگانه تا حدی فراموش شده بود که بارتومیو انتخابات را از لاپورتا برد و رفتنِ ژاوی و پدرو هم چندان مهم به نظر نرسید. اما وقتی در بازی مقابلِ بیلبائو سرخی روبرتو و رافینیایِ جوان در پستِ دفاعِ راست و بالِ چپ بازی کردند، نامتعادل بودنِ اسکوادِ بارسلونا به خوبی به چشم آمد. تک گلِ لوئیس سوارز در نهایت باعثِ پیروزیِ بارسلونا شد و پنالتیِ از دست رفتهیِ مسی را جبران کرد. اما محرومیتِ پیکه و مصدومیتِ آلوس و بوسکتس و بیماریِ نیمار به انریکه نشان داد که حتی با اضافه شدنِ آردا توران و الکس ویدال در ژانویه، تیمش باز هم نیاز به بازسازی دارد.